معرفی انواع تکنیک های فیلم برداری


معرفی انواع تکنیک های فیلم برداری

تکنیک‌های فیلم برداری یکی از ارکان اصلی هنر سینما و تولید محتوای ویدیویی هستند. تکنیک‌های فیلمبرداری به فیلم‌برداران کمک می‌کنند تا با استفاده از دوربین‌ فیلم‌برداری، داستان‌ها را به شیوه‌ای خلاقانه و جذاب روایت کنند. هر تکنیک به نوعی می‌تواند تاثیر عمیقی بر احساسات و درک بیننده از یک صحنه یا داستان داشته باشد.

در واقع فیلم‎‌برداری چیزی فراتر از ضبط تصویر است. یک فیلم بردار با استفاده از خلاقیت و تکنیک‌های مختلف، قدرت تاثیرگذاری بالایی بر تجربه تماشاگران می‌گذارد. برای اینکه فیلمی بدون نیاز به دیالوگ نیز پیام خود را منتقل کند نیاز به دانش و مهارت‌هایی خاصی می‌باشد. در این مسیر تکنیک‌های مختلفی از جمله کادربندی،نورپردازی، حرکت دوربین و ویرایش نقش حیاتی دارند.ما در این مقاله به بررسی انواع تکنیک فیلم برداری می‌پردازیم.

اکستریم لانگ شات (Extreme Long Shot)

اکستریم لانگ شات (Extreme Long Shot) یکی از مهم ترین تکنیک‌های فیلم برداری در فیلم‌سازی و عکاسی است، که از آن برای ایجاد فضاسازی در داستان‌ها استفاده می‌شود. این نوع شات، معمولا از فاصله بسیار دور از سوژه گرفته‌ می‌شود، به طوری که سوژه اصلی در مقایسه با محیط اطرافش بسیار کوچک به نظر می‌رسد. این تکنیک به کارگردانان و عکاسان این امکان را می‌دهد که ابعاد و مقیاس محیط را به تصویر بکشند و احساس تنهایی نکنند.

در آغاز یک صحنه یا یک فیلم برای معرفی مکان و فضای داستان اکستریم لانگ شات باعث انتقال حس به ببیننده می‌شود. به طور مثال در فیلم‌های‌ جنگی اکستریم لانگ شات‌ها می‌توانند میدان جنگ را به تصویر بکشند و احساس خطر و تهدید را به بیننده منتقل می‌کنند.

اما از ویژگی‌های بارز اکستریم لانگ شات، فاصله زیاد دوربین از سوژه می‌باشد. این تکنیک فیلم برداری معمولا با لنز‌های واید(Wide) یا تله فوتو (Telephoto) گرفته می‌شود تا بتواند جزئیات بیشتری از محیط را در کنار سوژه نشان دهد. در این نوع شات، اغلب جزئیات چهره یا حرکات سوژه قابل مشاهده نیست و بیشتر بر روی فضای کلی تمرکز دارد. 

اکستریم لانگ شات‌ها می‌توانند احساساتی مانند انزوا، تنهایی یا عظمت را به تصویر بکشند. وقتی مخاطب یک شخصیت را در یک فضای وسیع می‌بیند،ممکنه حس کند آن شخصیت در برابر چالش‌ها و مشکلات بزرگ قرار دارد.این شات‌ها همچنین می‌توانند به ایجاد تنش و هیجان کمک کنند؛ به ویژه زمانی که سوژه در یک موقعیت خطرناک می‌باشد.

در تاریخ سینما، نمونه‌های فراوانی از اکستریم لانگ شات وجود دارد.به عنوان مثال در فیلم 2001 A Space Odyssey اثر استنلی کوبریک، استفاده از این تکینک قدرتمند فیلم برداری برای نمایش فضا و عظمت آن بسیار موثر بود. همچنین در فیلم‌های وسترن، مانند The Good, the Bad and the Ugly این تکنیک فیلم برداری برای نشان دادن فضای بیابانی و تنش بین شخصیت‌ها به کار رفته است. 

اکستریم لانگ شات

نمای چشم پرنده (Bird’s eye shot)

یکی دیگر از تکنیک‌های فیلم‌برداری نمای چشم پرنده (Bird’s eye shot) می‌باشد.در این تکنیک فیلم‌ برداری دوربین از ارتفاع بالا به سوژه نگاه می‌کند. این نوع نمای خاص به بیننده این امکان را می‌دهد که یک دید کلی و جامع از صحنه یا محیط داشته باشد. نمای چشم پرنده معمولا از زاویه‌ای عمودی به سمت پایین گرفته می‌شود و می‌تواند احساسات ، مفاهیم مختلفی را منتقل کند.

در نمای چشم پرنده، دوربین معمولا در ارتفاعی قرار می‌گیرد که بتواند کل صحنه را در یک قاب بگنجاند.این ارتفاع می‌تواند از چند متر تا چند صد متر متغیر باشد. برای ایجاد این نوع نما،از تکنیک‌های مختلفی مانند پهپاد‌ها،هلیکوپترها یا حتی دکل‌های بلند استفاده می‌شود.نمای چشم پرنده به دلیل فاصله زیاد دوربین از سوژه، جزئیات نزدیک را نادیده می‌گیرد و بیشتر بر روی الگو‌ها و روابط بین عناصر مختلف در صحنه تمرکز دارد.

تکنیک فیلم برداری نمای چشم پرنده در فیلم‌ها و مستندها به طور گسترده‌ای استفاده می‌شود.این نوع نما به کارگردانان این امکان را می‌دهد که محیط اطراف سوژه را به طور کل به تصویر بکشند و بیننده را در فضای داستان غوطه‌ور کنند. به عنوان مثال، در فیلم‌های جنگی،این نوع نما می‌تواند میدان جنگ را نشان دهد و ابعاد بزرگتر و تهدیدآمیز آن را منتقل کند. همچنین در فیلم‌های درام،نمای چشم پرنده می‌تواند احساس تنهایی شخصیت‌ها را در فضایی وسیع به تصویر بکشد.

در واقع تکنیک فیلم برداری نمای چشم پرنده می‌تواند احساساتی مانند قدرت،تسلط یا حتی انزوا را منتقل کند. وقتی بیننده یک شخصیت را از بالا مشاهده می‌کند؛ممکنه حس کند که آن شخصیت تحت نظارت یا کنترل باشد. این نوع نما همچنین می‌تواند به ایجاد تنش و هیجان کمک کند؛به ویژه زمانی که سوژه در یک موقعیت خطرناک قرار دارد.از طرفی دیگر نمای چشم پرنده حس آرامش و زیبایی را منتقل می‌دهد به ویژه زمانی که مناظر طبیعی یا شهر به تصویر کشیده می‌شوند.

یکی از معروف‌ترین مثال‌ها در نمای چشم پرنده،فیلم Inception اثر کریستوفر نولان است که در آن نمایی از شهر نیویورک، پیچیدگی و عظمت آن را نشان می‌دهد.


جهت خرید انواع تجهیزات صدا برداری کلیک کنید. 


لانگ شات (Long Shot)

تکنیک لانگ شات یا شات بلند یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین تکنیک‌های فیلم برداری است که در سینما و تلویزیون به کار می‌رود.این نوع شات معمولا از فاصله‌ای دورتر از سوژه فیلم‌برداری می‌‌کند و به تماشاگر این امکان را می‌دهد که نه تنها سوژه اصلی بلکه محیط و زمینه‌ای که در آن قرار دارد را نیز مشاهده کند.

در لانگ شات سوژه کوچک تر و حس عمیق تری دارد.به عنوان مثال در یک صحنه اکشن،این تکینک فیلم برداری می‌تواند به تماشاگر کمک کند تا بفهمد چه اتفاقی در حال رخ دادن است و چگونه شخصیت‌ها در محیط خود تعادل دارند. لانگ شات با استفاده از زمان و مکان احساسات مختلفی را در بیننده ایجاد می‌کند و باعث می‌شود افراد در فضای داستان غرق شوند.

کارگردانان بزرگی مانند آلفرد هیچکاک و سرجی ایزنشتین از تکنیک لانگ شات به خوبی استفاده کرده‌اند.به عنوان مثال در فیلم روانی هیچکاک استفاده از لانگ شات در صحنه‌های خاصی باعث افزایش تنش و اضطراب می‌شود.همچنین ایزنشتین در فیلم نبرد پوتیماک از لانگ شات برای نمایش نبرد‌های عظیم و مقایس بزرگ استفاده می‌کردند.

لانگ شات معمولا با تکنیک دیگری مانند مدیوم شات و کلوز آپ ترکیب می‌شود تا تنوع بصری بیشتری ایجاد کند.کارگردانان با استفاده از تغییرات بین این نوع شات‌ها می‌توانند توجه تماشاگر را جلب کنند و احساسات مختلفی را منتقل کنند.به عنوان مثال یک انتقال ناگهانی از لانگ شات به کلوز آپ می‌تواند تاثیر عاطفی زیادی داشته باشد و توجه تماشاگران را به جزئیات مهم جلب کند.در قسمت پایین در مورد کلوز آپ توضیح خواهیم داد.

عکاسی لانگ شات

شات متوسط (Medium Shot)

شات متوسط معمولا از کمر یا زانو به بالا از سوژه گرفته می‌شود.این نوع شات نه تنها ویژگی‌های فیزیکی سوژه را نشان می‌دهد بلکه احساسات و واکنش‌های آن را نیز به تصویر می‌کشد.به عنوان مثال در یک مکالمه بین دو شخصیت،شات متوسط به بیننده این امکان را می‌دهد که حرکات بدن و حالات چهره هر دو شخصیت را مشاهده کند و درنتیجه ارتباط عاطفی بیشتری با داستان برقرار کند.

شات متوسط در انواع مختلفی از صحنه‌ها کاربرد دارد.در صحنه‌های دیالوگ،این شات به کارگردان کمک می‌کند تا تعاملات بین شخصیت‌ها را به خوبی نشان دهد. همچنین در صحنه‌های اکشن،شات متوسط می‌تواند حرکات و واکنش‌های شخصیت‌ها را به خوبی به تصویر بکشد، بدون اینکه جزئیات محیطی را نادیده بگیرد.

شات متوسط باعث احساس نزدیکی بیننده به شخصیت ‌ها داخل فیلم می‌شود؛و به مخاطب اجازه می‌دهد با دیدن جزئیات به عمق داستان پی ببرند. استفاده از شات متوسط در کنار دیگر انواع تکنیک فیلم برداری به جذابیت فیلم اضافه می‌کند. در شات متوسط باید به زاویه دوربین،نورپردازی و حرکت دوربین توجه کنید.

شات متحرک (Panning Shot)

شات متحرک به کارگردانان و فیلم‌برداران این امکان را می‌دهد تا حرکت دوربین را به سمت چپ و راست (بالا یا پایین) ببرند و بدین ترتیب صحنه را به صورت دینامیک جذاب‌تر به تصویر بکشند. شات متحرک حول محور عمودی یا افقی می چرخد در حالی که سوژه یا صحنه کادر باقی می‎ماند.

در شات متحرک برای اینکه دوربین دچار لرزش نشود باید از سه پایه یا استدی کم برای جلوگیری از لرزش دوربین استفاده کنید. سرعت حرکت دوربین باید با سرعت سوژه همخوانی داشته باشد تا تصویر طبیعی به نظر برسد.اطمینان از اینکه سوژه در فوکوس باقی می‌ماند.

در شات متحرک، انواع مختلفی از حرکات دوربین وجود دارد که هر کدام می‌تواند تاثیر متفاوتی بر مخاطب بگذارد: 

پانینگ افقی

در پانینگ افقی دوربین به صورت افقی به سمت چپ یا راست می‌چرخد. این معمولا برای دنبال کردن یک سوژه در حال حرکت یا نمایش وسعت یک محیط به کار می‌رود.در فیلم A Space Odyssey اثر استنلی کوبریک که یک فیلم کلاسیک و تخیلی می‌باشد؛به طور موثری برای نمایش فضاپیماها و محیط گسترده فضایی از پانینگ افقی استفاده کرده‌اند. این تکنیک فیلم برداری حس بی نهایت بودن فضا و مقیاس بزرگ را منتقل می‌کند.

پانینگ عمودی

پانینگ عمودی که شامل بالا یا پایین رفتن زاویه دوربین است؛ معمولا برای نمایش‌ ارتفاع یا تاکید بر عناصر مختلف در یک صحنه عمودی، مثل یک ساختمان بلند یا درخت به کار می‌رود. در فیلم Psycho اثر آلفرد هیچکاک در صحنه معروف قتل در حمام پس از اینکه شخصیت ماریون کشته می‌شود،دوربین به صورت عمودی از بدن او به سمت دوش بالا می‌رود. این پانینگ عمودی به همراه موسیقی تنش زا،تاثیر وحشت آور این صحنه را تقویت می‌کند.

پانینگ ترکیبی

پانینگ ترکیبی از حرکات افقی و عمودی استفاده می‌شود.این نوع پانینگ می‌تواند برای نمایش پیچیدگی‌های صحنه یا دنبال کردن سوژه‌ای که در مسیر منحنی یا مورب حرکت می‌کند؛ استفاده ‌شود. در فیلم The Matrix  اثر واچوفسکی‌ها حرکت دوربین به صورت عمودی و افقی است.در صحنه‌های اکشن معروف برای نمایش حرکات پیچیده و غیر معمول شخصیت‌ها در فضای سه بعدی از پانینگ ترکیبی استفاده کرده‌اند.یکی از معروف ترین صحنه‌ها حرکت دوربین به صورت 360 درجه در اطراف شخصیت نئو هنگام دوری از گلوله است که پانینگ ترکیبی را نشان می‌دهد.


جهت خرید انواع تجهیزات فیلمبرداری کلیک کنید. 


کلوز آپ (Close up)

کلوز آپ به تصویری اطلاق می‌شود که سوژه اصلی آن به طور نزدیک و با جزئیات دقیق‌تری نمایش داده ‌می‌شود.این نوع عکاسی معمولا شامل چهره، چشم‌ها،یا جزئیات خاصی از اشیاء می‌باشد. اهمیت کلوز آپ در انتقال احساسات عمیق و نزدیک تر شدن به شخصیت درونی داستان می‌باشد. در سینما این تکنیک فیلم‌برداری به کارگردانان کمک می‌کند تا تنش‌های عاطفی و لحظات بحرانی را بهتر منتقل کنند.

کلوز آپ در زمینه‌های مختلفی مانند عکاسی پرتره،عکاسی طبیعت،تبلیغات و سینما کاربرد دارد. در سینما کلوز آپ‌ها معمولا در لحظات کلیدی داستان کاربرد دارد به طور مثال،وقتی که یک شخصیت تصمیم مهمی می‌گیرد یا احساساتی قوی مانند غم یا شادی را تجربه می‌کند؛ کلوز آپ می‌تواند این احساسات را به خوبی منتقل کند و تماشاگر را درگیر کند.

در فیلم Angry Men اثر سیدنی لومت با استفاده از  تکنیک کلوز آپ یک داداگاهی را نشان می‌دهد که در یک اتاق کوچک تنش‌ها و کشمکش‌های روانی بین اعضای هیئت اتفاق می‌افتد. این کلوز آپ احساسات مختلف مانند خشم،تردید و فشار را به وضوح به مخاطب منتقل می‌کند. 

کلوز اپ

زاویه کج (Duch angle shot)

زاویه کج به تصویری می‌گویند که در آن دوربین به سمت چپ یا راست کج شده باشد؛ به طوری که افق تصویر دیگر عمود بر لبه‌های تصویر نباشد. این تکنیک معمولا در صحنه‌های هیجان انگیز،ترسناک یا غیر عادی به کار می‌رود تا احساس نا امنی یا تنش را به بیننده منتقل کند.

زاویه کج می‌تواند به تماشاگر احساس عدم تعادل، تنش، گیجی و یا سردرگمی بدهد.این تکنیک فیلم‌برداری معمولا در فیلم‌های ترسناک یا اکشن برای افزایش احساس هیجان و اضطراب استفاده می‌شود.

فیلم‌های مشهوری مانند The Cabinet of Dr. Caligari و یا Inception از این تکنیک برای ایجاد حس تنش و عدم تعادل استفاده‌ کرده‌اند. همچنین در صحنه‌هایی که شخصیت‌ها در وضعیت بحرانی قرار دارند؛این زاویه می‌تواند تاثیر بیشتری بر روی بیننده بگذارد.

برداشت از پشت شانه (Over-the-shoulder shot)

برداشت از پشت شانه در فیلم‌برداری به تصویر کشیدن یک شخصیت از زاویه‌ای خاص کمک می‌کند. در این نوع برداشت،دوربین معمولا از پشت شانه یک شخصیت قرار می‌گیرد و به سمت شخص یا صحنه‌ای که او به آن نگاه می‌کند،زاویه دارد.

این روش معمولا برای نمایش مکالمات یا تعاملات بین دو شخصیت استفاده می‌شود؛که به ایجاد تنش یا درام کمک می‌کند. در این نوع برداشت حتی تماشاگر همزمان می‌تواند چهره شخصیت و موضوعی که به آن نگاه می‌کند توجه داشته باشد.

در فیلم پدر خوانده به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا پر از لحظات دراماتیک است که در بسیاری از سکانس‌های فیلم مثل صحنه مربوط به مذاکرات و یا تصمیم گیری‌ها از سکانس پشت پرده استفاده می‌شود.

برداشت با زاویه کج (Tilt Shot)

اگر بخواهیم برداشت با زاویه کج را در فیلم‌برداری به کار ببریم باید بدانید که؛ دوربین به طور غیر معمول و غیر عمودی قرار می‌گیرد، که همین امر موجب آشفتگی صحنه نمایش می‌شود. این نوع برداشت معمولا در ژانرهای ترسناک، هیجانی یا درام استفاده می‌شود تا احساساتی مانند سردرگمی، ناامیدی یا تنش را به تصویر بکشد.

با استفاده از این تکنیک فیلم‌برداری کارگردان می‌تواند تنش و اضطراب را در صحنه‌ها افزایش دهد. مثلا در صحنه‌های تعقیب و گریز،زاویه کج می‌تواند حس فوریت و خطر را منتقل کند.

در فیلم ترسناک مانند The Shining برداشت به زاویه کج برای ایجاد حس وحشت و اضطراب به کار رفته‌اند.همچنین در فیلم‌های اکشن و هیجانی نیز از این تکنیک برای بیشتر شدن تنش و هیجان استفاده می‌کنند.

1403/6/11